ابزار لودینگ وبلاگ

|

ابزارهای وبلاگ نویسی

با جدایی هیچی تموم نمیشه | بهمن ۱۳۸۸

























با جدایی هیچی تموم نمیشه

Separation does not mean the end of our love

صدا کن مرا که صدایت زیباترین نوای عالم است
صدا کن مرا که صدایت قلب شکسته ام را تسکین میدهد
صدا کن مرا تا بدانم که هنوز از یاد نبرده ای مرا
نشسته ام تا شاید صدایم کنی
صدایم کنی ومحبت بی دریقت را نثارم کنی
 
دوســــتــــت دارمـــــــ
 
 
نوشته شده در شنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۸۸ساعت 21:54 توسط اهورا|

میدانم تو می آیی

مهربانیت را می خواهم

با تو تا اوج خوشبختی سفر میکنم

 اگر وقتی برای بودنت باشد 

ندایی می آید:تو خواهی آمد 

و من در انتظار آمدنت خواهم سرود 

ترانه آمدنت را 

 قلبم را در تو جا گذاشته ام  

و خوشبختی ام را در بودنت 

 تو کجای جاده به من میرسی؟

در کدامین روز ?کدامین ساعت؟ 

ببخش دوست داشتنم را

بهار آهسته آهسته می آید

 تو هم می آیی؟

سزاوار خوشبختی ام با تو

با تو بودن سهم زیادی از زندگیست

و با  من بودن تمام غرور تو خواهد بود

از زلال آبی دریاچه مهربانیم افزون است

و از سبزه های بهاری عاشق ترم  

  با من ترانه زندگی بخوان تا همیشه

بگذار نسیم برایمان عطر زندگی آورد

دستهای بهار را لمس کنیم

با من بمان........عاشق 

 بگذار تنهاییم را با تو قسمت کنم

و تمام لحظاتت را پر کنم با عشق

گذار غربتت را با آواز بودنم آهنگ بخشم

تو سزاوار با من بودنی

بگذار تا شانه هایت را بالین بدانم برای درد هایم

جاری باشیم در بودن 

میدانم تو می آیی

چشمهایم را خواهی دید

حقیقت بودنم را درک خواهی کرد

آسمان دوباره ستاره میبیند  

 من دوباره ماه خواهم شد

فرشته ای اوج می گیرد

افسانه من و تو

کجاست دستهای مهربانت برای بوییدن عشق

تو می ایی

نوشته شده در شنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۸۸ساعت 11:44 توسط اهورا|


آغاز دوست داشتن است 

گرچه پایان راه ناپیداست

من به پایان دگر نیندیشم

که همین دوست داشتن زیباست

       تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

نوشته شده در شنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۸۸ساعت 10:50 توسط اهورا|

به تو تبریک می گم
همه از تو گذشتند
اما من بودم که بی تو سوختم
تو در خاطر ها جا گرفتی
اما من بودم که تنها ماندم
به تو تبریک می گم
عشق تو در دلم شد جاودان
اما من فراموشی شدم
تو رفتی در فرداهای من
اما من در لحظه  گم گشتم
به تو تبریک می گم
اینکه بی تو آرزوی ندارم تو را آذار نداد
اما من آروزی جز تو در سر ندارم
تو دلت رو برداشتی رفتی
اما من دل شکسته ام را چینی بندزن هم چاره  ای نکرد
به تو تبریک می گم
فراموش کردی راز نفسهایم
اما من سخت شد بی تو نفس کشیدنم

به تو تبریک می گم

...

..

.

نوشته شده در یکشنبه هجدهم بهمن ۱۳۸۸ساعت 10:30 توسط اهورا|

گرفتار مو های سیاتم

ببر زیادم مهتاب شبانه

گرفتار نفس های نابتم

ببر زیادم هوای تازه

گرفتار رخ زیبایتم

ببر زیادم گل سرخ لاله

گرفتار یادو یادگارتم

ببر زیادم خاطرات بی کسی کهنه

گرفتار عشق مقدستم

ببر زیادم سرنوشت فرهاد خسته

گرفتار طنین دلنشین صداتم

ببر زیادم قناری خوش صدای بیشه

گرفتار ناز نگاهتم

ببر زیادم ناز و نوازش عامیانه

گرفتار قصه های چند ساله باهم بودنتم

ببر زیام اول و آخر شاهنامه

گرفتار

...

..

.

نوشته شده در سه شنبه سیزدهم بهمن ۱۳۸۸ساعت 17:4 توسط اهورا|

چقدر سخته اشکهاتو از عابرهای بی احساس پنهون کنی
بری زیر بارون بباری
چقدر سخته عاشق نباشی، بیاد عاشقت کنه
بره، بگه دیگه پیشت نمی مونه
چقدر سخته اشکات همدم تنهایی هات بشه
لبخندت نثار اجبار
چقدر سخته هزاران بیت نظرش بشه
به دفتر غزلت برنگرده
چقدر سخته واسه پایان دادن به دردهات
الماس مرگ رو کنی
چقدر سخته همه هستیت آینه تاریکی باشه
جز گرد و غبار در آن نباشه
...
..
.


نوشته شده در یکشنبه چهارم بهمن ۱۳۸۸ساعت 22:29 توسط اهورا|


نوشته شده در پنجشنبه یکم بهمن ۱۳۸۸ساعت 21:45 توسط اهورا|


آخرين مطالب
» رفتی
» بودنت
» مردم برای عشق
» گر
» تشنگی
» رَد نمیشود
» خونه‌
» خودم خواستم
» ترس
» دوباره دیدنش
Design By : AHORA