ابزار لودینگ وبلاگ

|

ابزارهای وبلاگ نویسی

دست نوشته هاي نكفته ام 31

























با جدایی هیچی تموم نمیشه

Separation does not mean the end of our love

تو باز آب به صورتم خواهی زد
من را نوازش خواهی کرد
دوباره به آغوش خواهی کشید
آنجا
روی آن تخت سنگی
و سرد
بالای سرم
کنار من
روی که گرمی دست هایت را حس نخواهم کرد
روزی که سردی تنم به ریشه استخوانت رخنه خواهد کرد
روی که با چشم بسته تو را خواهم دید
روزی که که صدای من را نخواهد شنید
روزی که دیر است
روزی که
اشک بر چشمان توست
و
لبخند بر لبان من
آری
آن روز
روز کفن کردن من
...
..
.


نوشته شده در چهارشنبه سی ام دی ۱۳۸۸ساعت 8:25 توسط اهورا|


آخرين مطالب
» رفتی
» بودنت
» مردم برای عشق
» گر
» تشنگی
» رَد نمیشود
» خونه‌
» خودم خواستم
» ترس
» دوباره دیدنش
Design By : AHORA