روزی خاطره محوی برایم میشوی ...
اینک مدارا خواهم کرد
با تمام این بی قراری هایم...
من تو را بیرون خواهم کشید
روزی از تمام بی خوابی های شبانه ام
روزی که خاطره محوی برایم شوی ....
خدا را چه دیدی!!!!
شاید در حوالی همین تابستان سوزناک و تن سوز
من به سادگی سین سیب خورده شده حوا...
سر مست سفری کنم تا خدا ....
روزی که خاطره محوی برایم شوی .....
حوصله کن ...
دل بیقرار من هم روزی
ارام در سینه ام خواهد خوابید
روزی که خاطره محوی برایم شوی